بچه که بودم مادرم میگفت تو انار

بچه که بودم مادرم میگفت تو انار 
یه دونش بهشتیه 
هیچکی نمیدونه کدومه
منم از شوق بدست آوردنش همش از این میترسیدم که نکنه یه دونش از دستم بیوفته و نکنه همون یه دونه بهشتیه باشه
انقدر از ترس میلرزیدم که بالاخره از دستم میریخت

تو مثل دونه ی اناری 
از اولشم میدونستم 
انقدر از ترس افتادنت میلرزم 
که از دستم میوفتی . . .
دیدگاه ها (۵)

فیبی : ﻓﻘﻂ ﺑﻬﻢ ﺑﮕﻮ ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ ﺑﻮ کرﺩﻯ ﻳﺎ نه ؟ﺭﺍﺱ : ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ ﺑﻮ کرﺩ...

#آش_رشته

آخرین سلفی😐 😐

مادر بزرگ خدابیامرزم میگفت قدیم ندیم ترها مردی که دختری را ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط