گوناگون sarayaroman

دیدگاه ها (۱)

باز خیال تو از شهر دل گذر کرد برگ برگ وجودم شعله وراز مهر تو...

سلام ای گل خندانمبرایت سرخ ترین انار را از باغ دل آوردم بر د...

گفتم :هستے؟؟؟؟گفت :هستم .اما نبود .....ڪاش مےدانســـــــتتما...

به تو سلام می‌کنم کنار تو می‌نشینمو در خلوت تو شهر بزرگ من ب...

حاجی بسم الله...اینجا یه جوری باد میاد که حس میکنم الان پاشن...

وااای😭😂💔این دقیقا خودممخداشاهده مینشستم حواله مرگم زر بزنم ک...

اعتراف میکنم، به گوه خوردن افتادم که رفتم قسمت مرگ هادس رو د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط