در زندگی من اتفاق هایی همیشه می افتند

در زندگی من اتفاق هایی همیشه می افتند

حتی وقتی دستشان را میگیرم

دلت برای من نسوزد ؛

من عادت کرده ام که همیشه

دستی چوب لای چرخ آرزوهایم بگذارد
دیدگاه ها (۳)

من مانده ام و16جلد لغت نامه که هیچکدام ازواژه هایشانمترادف *...

زندگی ایدآلپدرم دلواپس آینده برادرم است،اما حتی یک بار هم ات...

پزشک متعهد تبریزی با نوشتن شماره خود در نسخه بیمار بیسواد از...

کار هر روزم شده بود...تمام ساعت فروشی های شهر را بارها و بار...

موسیقی

خدا بعد از پرستش خودش یه سفارش ویژه کردهمهربونی به پدر و ماد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط