پارت
پارت ۴
تو آماده کردن ناهار داشتی کمک میکردی که زنگ خونه خورد
گفتی مطمئنم کوکه ولی ته ته بود
اههه باز این پسره
خب باشه بزار درو باز کنم
اومد بالا
درو باز کردی
با یه لبخند ملیح به تو و همه سلام گفت و رفت پای فیلم
داشتی برمیگشتی تو آشپزخونه که دوباره زنگ در خورد
گفتی مطمئنم کوکه
نه بازم یه حیوون دیگه (اون یکی پسر خالش ) 🤣🎀
درو باز کردی
رفتی کمک کنی که دوباره زنگ خورد
(مغز خودم خاک تو سرت) ❤
ایندفعه گفتی فک نکنم کوک باشه
خودش بود
خیلی خوشحال رفتی درو باز کردی و منتظرش موندییی🥹🥹🥹🎀🎀🎀🎀🥲🤣
اومد بالا
گفت برو اینارو بزار تو اتاقم
(برگه هاش )
بردی گزاشتی
تو آماده کردن ناهار داشتی کمک میکردی که زنگ خونه خورد
گفتی مطمئنم کوکه ولی ته ته بود
اههه باز این پسره
خب باشه بزار درو باز کنم
اومد بالا
درو باز کردی
با یه لبخند ملیح به تو و همه سلام گفت و رفت پای فیلم
داشتی برمیگشتی تو آشپزخونه که دوباره زنگ در خورد
گفتی مطمئنم کوکه
نه بازم یه حیوون دیگه (اون یکی پسر خالش ) 🤣🎀
درو باز کردی
رفتی کمک کنی که دوباره زنگ خورد
(مغز خودم خاک تو سرت) ❤
ایندفعه گفتی فک نکنم کوک باشه
خودش بود
خیلی خوشحال رفتی درو باز کردی و منتظرش موندییی🥹🥹🥹🎀🎀🎀🎀🥲🤣
اومد بالا
گفت برو اینارو بزار تو اتاقم
(برگه هاش )
بردی گزاشتی
- ۷۶۳
- ۰۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط