روزهاست

روزهاست
اینگونه ام....

بر سنگ گور خود
قدم میزنم

میگریم
میخندم
میخوابم
بیدار میشوم
حرف میزنم
فریاد میکشم
و.....

آخر به خانه باز میگردم
میان تاریکی
افکار تو

خانه ای که تنهاست
و چراغی که سالهاست
نور ندارد
دیدگاه ها (۱)

شعرهايم را عاشقانه بخوانيدپشت اين واژه_ها.دلي بر باد رفته اس...

عاشقی دل می‌دهد معشوقه‌ای دل می‌بردبُرد در بُرد است و من مشغ...

امشب با نگاهمستاره های چشمانت را می چینم و به دریای دلم می ر...

گـاهے "بے هوا"دلم"هوايــــــــش" را مے ڪند"هوایـــ" اواويي ڪ...

𝔻𝕣𝕖𝕒𝕞 𝕨𝕚𝕥𝕙 𝕞𝕖¹⁰

صحنه;پارت دوازدهم

صحنه,پارت یازدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط