مطمعن بودم که درو تختمون باهم جور نمیشه دوتا گل محاله با

مطمعن بودم که درو تختمون باهم جور نمیشه، دوتا گل محاله باهم در بیان از یه ریشه.
دیدگاه ها (۱)

آن روزهاگنجشڪ رارنگ میڪردندوجاۍ قنارۍ میفروختنداین روزهاهوس ...

تلخ یعنی تو نباشیو من دردامو رو دیوار مجازی بنویسم

دیدی قلب منو جر داده این دوری،دیدی اشکای قلبمه به این شوری؟د...

روزگاری هم اگر دیوانه ات بودم گذشت:)

‏رها کردن کسی که خیلی وقته تورو رها کرده،شبیه لحظه آخر اسباب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط