مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

P

P9💫




کوک‹‹م...منظورت چیه
-یه تیر تو مغزش خالی کردم
جین‹‹جلوی یوری؟
-اره
نامی‹‹الان میدونی چه تاثیری تو روحیه ی اون بچه می‌زاره این کارت
-چیکار میکردم مینشستم نگاش میکردم تا دختر یکی یه دونمو اذیت کنه
ته‹‹بسه دیگه الان نباید به اینا فکر کنیم هیونگ تو میخوای چطوری برای جبران کنی
-نمیدونم اصلا نمی‌دونم منو می‌بخشی یا نه
جیمین‹‹مطمئن باش که میبخشه
-امیدوارم
جین‹‹هوف پس چرا این دکتر نمیاد
هوپی‹‹یکیم صبر کنی میاد




دو ساعت بعد//



-دیگه دارم کلافه میشم چرا این دکتر نمیاد
کوک‹‹اومد
-{سراسیمه می‌ره سمت دکتر}آقای دکتر حالش چطورهه
₱زخماشو پانسمان کردیم و جای که سوخته بودم هم پوستشو کندیم و پانسمانش کردیم الان حالش خوبه اما خیلی باید ازش مراقبت کنید تو خونه الان علائم حیاطیش چک شده نرمال بود میتونید ببریدش خونه البته هنوز بهوش نیومده اما نگران نباشید میاد
-باشه خیلی ممنونم پس من میتونم ببرمش
₱بله توی منتقلش کردیم اتاق بغلی میتونید ببریدش
-باشه ممنونم
₱خواهش میکنم{رفت}
-خوب پسرا مرسی که اومدین دیگه برید خونه
نامی‹‹نه میایم خونت
-نه دیگه نمی‌خواد
جین‹‹اصرار نکیند پسرا بهتره با یوری تنها باشه
اعضا‹‹باشه پس خداحافظ
-خداحافظ



یونگی«رفتم تو اتاق و یوری رو توی تخت در حالی که ضعیف و بیرون افتاده بود رو تخت و صورتش زخمی و اشکی بود و بازوشم باند پیچی شده دلم لرزید خاک تو سرت یونگی یعنی لیاقت پدر شدنم نداشتی ببین با دسته گلت چیکار کردی اما نه قول میدم برای جبران کنم دکتر گفت باید خیلی مراقبش باشم الهی دورت بگردم بابایی قول میدم نزارم دیگه ذره ی درد بکشی رفتم پیشش تخت نشستم موهای بلند و طلاییشو از صورتش کنار زدم و بوسه ی روی پیشونیش گذاشتم واقعا چرا تا حالا به چهرس دقت نکرده بودم اون خیلی خیلی خوشگله واقعا باورم نمیشه مکه میشه یه انسان اینطوری خوشگل باشه بلند شدم و لباسای که بادیگاردا از خونه آورده بودن رو تن یوری کردم و چونکه هوا خیلی سرد بود یه کاپشنم تنش کردم بعدش آروم بغلش کردم و رفتم تو ماشین آروم گذاشتمش رو صندلی عقب و خودمم پیشش نشستم سرشو گذاشتم رو پاهای خودم و اروم ماروم صورتشو نوازش میکردم





ادامه دارد...







اسلاید دوم خود یوری🦋
دیدگاه ها (۳۰)

P10💫یونگی«وقتی رسیدیم خونه آروم بغلش کردم و بردمش تو اتاق خو...

P11💫&به چیز سبک-عه چرا&اشتها ندارم زیاد-باشه عزیزم پس من زیر...

#سناریو موضوع= وقتی خواهرشونی و موهات فر و قرمزه و یه روز می...

P8💫-{دستای کوچولوی یوری رو میگیره} بابایی...تحمل کن قشنگم ال...

#ناز_کشیدن_اسون_نیست(درخواستی)p²کوک:نهههههههتهیونگ:حرفت الان...

#مافیای_من #P9هان:«با ترس و بغض»ل....لینو چی؟؟؟لینو چش شده ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط