بیشازایندورشویازبدنممیمیرم

#بیش#از#این#دور#شوی#از#بدنم#میمیرم...


نـه فـقـط از تـو اگـر دل بـکنـم می میرم 
سایـه ات نـیـز بـیـفـتـد به تنـم می میرم 

بین جـان من و پیراهن من فرقی نیـست 
هـر یکی را کـه بـرایـت بـکَـنـم می میرم 

بـرق چـشمـان تـو از دور مـرا می گـیـرد 
مـن اگـر دسـت بـه زلفـت بزنم می میرم 

بـازی مـاهی و گـربـه است نظر بـازی مـا 
مثل یک تنگ شبی می شکنم می میرم 

روح ِ برخاسته از من ...! ته ِ این کوچه بایست 
بیش از ایـن دور شوی از بـدنـم می میرم...
دیدگاه ها (۱)

غزل دستان خود را سوی ذاتی فرد می گیردخدا دست کسی را که دعایم...

#توی#چشمان#تو#شیطان#قشنگیست#گلمپشت این پنجره باران قشنگی ست ...

#بیراهه#ها... گاهی مسیر جاده به بن بست می رود گاهی تمام حادث...

#من#و#تو#کوه#شدیم#و#نمیرسیم#به#هم... چنان که از قفس هم، دو ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط