نامجونچی شده

نامجون:چی شده
جین: جی هی ت.. تصادف کرده
نامجون:چ...چی
ا.ت ویو
صدای ماشین اومد سریع چراغ ها رو خاموش کردیم وقتی اومد تو قیافش دیدنی بود
جین: چرا چراغا خاموشه
نامجون:نمی‌دونم
به همه علامت دادم 1 2 3
همه:تولدت مبارک تولدت مبارک
جین:چ...چی جی هی خوبی......صدمه ندیدی
جی هی :نه بابایی خوب خوبم
جین:سکته داد مامانت
ا.ت: یعنی بخاطر جی هی اومدی اصلا برات مهم نبودم ها
جین: نه ا.ت عزیزم تو خیلیم مهمی
ا.ت: خوب لوس نشو
(بعد از مراسم موقع باز کردن کادو)
مین سان پسر تهیونگ: زیبا شدی
جی هی: ممنون
ا.ت: حالا فقط مونده کادوی من بفرمایید
جین: ممنون....ا.ت من بچه نیستم
ا.ت: داری بابا میشی
جین:خودم می‌تونست....چ..چی
جی هی :چی نه نه نه
ا.ت چرا نه
جی هی: من خواهر یا برادر نمی‌خوام
ا.ت: جی هی یه دقیقه بیا
جی هی: باشه
ا.ت: ............
جین باشه مامان بابا ببخشید فقط یکم یکم یهویی شد
جین: اشکال نداره دخترم

10 سال بعد

ا.ت: جین بدو بازم دیر میرسیم ها
جینا:مامان راست مگه بابا دیر میرسیم
جین:چقدر غر میزنین اومدم
(پرش زمانی به وقتی که رسیدن)
جی هی:مامان بابا دیر کردین
جین،ا.ت: ببخشید دخترم
جینا: ببخشید اجی
جی هی : خواهش حالا بیاید تو سرده
همه:باشه
مین هی: سلام مامان جون سلام بابا جون سلام خاله جون
جین،ا.ت،جیا: سلام عزیزم
مین سان: چاگیا شیشه شیرش کجاست؟؟
جی هی: ام تو یخچال
مین سان: ممنون عزیزم
ته ته: دیگه دارین حالمو بهم میزنین
ا.ت: ته راست میگه
جی هی: یااا بیاید مین هی میخواد شمع هارو فوت کنه
همه :اومدیم
و همه به خوبی و خوشی زندگی کردن

⁦^⁠_⁠^⁩⁦^⁠_⁠^⁩⁦^⁠_⁠^⁩⁦^⁠_⁠^⁩⁦^⁠_⁠^⁩⁦⁦^⁠_⁠^⁩⁦^⁠_⁠^⁩⁦^⁠_⁠^⁩⁦^⁠_⁠^⁩⁦^⁠_⁠^⁩کپی ممنوع

#happy_birthday
#he_so
دیدگاه ها (۲)

اسم فیک: عاشق برادر دوستم شدمکیم تهیونگ:سن: ۲۵شغل: مافیاخانو...

نام رمان: عاشق برادر دوستم شدمپارت:⁦༎ຶ⁠‿⁠༎ຶ⁩ 2 ⁦༎ຶ⁠‿⁠༎ຶ⁩اقای...

و رفتم خرید یه لباس دخترونه و یه لباس پسرونه خریدم یه جعبه م...

سلام من ا.ت هستم یه دختر به نام جی هی دارم که ۱۵ ساله سه ۱۶ ...

پارت ۱۱ فیک مرز خون و عشق

پارت ۲۵ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط