وقتی عضو هشتمی و

وقتی عضو هشتمی و ...
پارت ۱۷
فردا صبح
جیهوپ ویو
پاشدم دیدم همونجوری ات تو بغلم و خیلی کیوت خوابیده دلم نیومد بیدارش کنم برآید بغلش کردم و گذاشتمش رو تخت احساس می‌کردم بدنش داغه گفتم شاید گرمش شده
اومدم پیشونیش رو ببوسم که دیدم داره از تب میسوزه
سریع رفتم دستمال خیس کردم و آوردم گذاشتم رو پیشونیش
انگار داشت کابوس میدید بیدارش کردم
_خوبی😟
ها آره خوبم 🥲
_مریض شدی، دراز بکش برم برات قرص بیارم بخوری 🙃 راستی دلت درد میکنه ؟
اوهوم خیلی ولی عادت دارم انقد موقع اجرا ها باید خودم رو خونسرد نشون میدادم🙃
جیهوپ ویو
رفتم برای ات قرصاشو آوردم و همینطور یه کیسه آب گرم دادم بهش و شروع ‌کردم به آشپزی
یهو دوتا دست کوچولو از پشت بغلم کرد
ات بود صبحونه رو آماده کردم و خوردیم که.........
اسلاید ۲ لباس تو خونه ی ات
دیدگاه ها (۰)

وقتی عضو هشتمی و ...پارت ۱۸ جیهوپ ویو داشتیم صبحونه می‌خوردی...

وقتی عضو هشتمی و ....پارت ۱۹ (آخر ) فردا صبح ویو تی ام (نویس...

وقتی عضو هشتمی و .......پارت ۱۶_ات 🙃+بله 🙂_چرا هیچوقت از گذش...

وقتی عضو هشتمی و... پارت ۱۵جیهوپ ویو رفتم برای ات آب بیارم ک...

آن سوی آینه P35در رو باز کردیم که یهو جونگ کوک افتاد (ویو ا....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط