موقع رفتن

موقع رفتن
چشمانش را تقسیم کرد ؛
سیاهی اش به روزگارِ من رسید ،
آرامشش به دیگری!!
دیدگاه ها (۸)

دلت را هنـــگــامــی غم مـی گیــردکه نــگــاهــت به دستـــان...

نیامدنت گناهی ست،سخت تر از شکستن توبه ها...

آرامبخـش ها حافظـه ام را پاک کرده اند...♥ اما دلم می گوید م...

"زمانه" دوخت لبم را به ریسمان "سکوت"که عهد، عهد غم است و زما...

دو پارتی وقتی از بالای ساختمون …..فشار دسته گل در دستانش شل ...

سناریو دو پارتی باجیساعت ۸:۰۵ دقیقه؛رفتن سمت شهر بازی=اونجا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط