می روم در ایوان تا بپرسم از خود

می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟


مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من


خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا
لب پاشویه نشست


پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند و مرا برد،
... به آرامش زیبای یقین


با خودم می گفتم :
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست . . .




#"سهراب سپهری"
دیدگاه ها (۶۱)

در این روزها و شبهای مقدس نیم نگاهی را محتاجم،که دوستی به په...

چـــای دَم کـــن خســــته ام از "تلخـــیِ نســـکافــه هــا"چ...

⌒♡ღ‿ღ♡⌒♡ღ‿ღ♡ اللّهــــُمَ عَجـــِّل لِوَلیِّـــکَ الفــــَرَ...

❇اللّهُمَـ❇صَلـِّ علی مُحَمَّد❇ٍ وَ آلِــ مُــحَــمَّــدِ ❇و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط