تصویری از موجودی شاخدار سیاه که روی تخته سنگی نشسته بود

تصویری از موجودی شاخ‌دار سیاه، که روی تخته سنگی نشسته بود و از دور جماعتی را می‌نگریست؛ مردمی که دور تا دورشان چوبه‌های دار برپا بود، مردمی که دور تا دورشان چوبه‌های دار برپا بود...

- از خویش رفته
دیدگاه ها (۱)

شب دوباره همانیم؛ آزرده، غمگین، تنها و ترسیده از دنیا؛ حتی ا...

‏اینجا زندگی‌ام میان امید و ناامیدی در نوسان است. هم‌زمان آر...

کتاب تجمل نیست، الزام است؛ و خواندن، اعتیادی است که او هیچ‌و...

آنکه را خواندن آموخته، نمی‌توانید بی‌سواد کنید. کسی را که اح...

آدم باید گاهی بنشیند روی سکوی سیمانی باغی که انتهایش به جنگل...

black flower(p,298)

پارت : ۳۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط