قرار ما پس از این نیمه شبهاکوی دلتنگی

قرار مـا پس ‌از این، نیمـه شبها،کوی دلتنگی
درآن باغی که میپیچــد، درونش بوی دلتنگی

به لبخند تو بخــشیدم شبی دل را به آسانی
به قصـد عاشقی کردن، فقط از روی دلتنگی

به دل گفتم کجاعازم شدی اینگونه پاسخ داد
ســراغ یار دیرینه، به جست و جـوی دلتنگی

چــرا شادی نمی خواهـد، ببیند صـورت ما را
بگو تا کِی بچـرخانیم،سر را سوی دلتنگی!؟

سکوت عاشقِ تنهامیان جـمع از این روست
کـه او حـرفی ندارد غیرِ گفت و گوی دلتنگی

به قدر جــرعه ای گاهــی، ببخشا بر لبان من
زِ جـام سرخ لب هـــایت، از آن داروی دلتنگی
دیدگاه ها (۰)

🌹 حکایت مردی در نیمه‌های شب دلش گرفت و از نداری گریه کرد. دف...

🔴 یک ماه از دستور رهبری گذشت/ قوه قضاییه عاملین و مسببین مسم...

#آقایان_بدانند🍃 چند تا تاریخ مهم هست که باید یه جا یادداشت ت...

#خانومها_بخوانند🍃 یه قانون هایی هست که برای همه ی مردهای نرم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط