رئیس جذاب من

[ رئیس جذاب من ]
♡پارت ۱۷ ♡



ویو جونگ کوک


دیدم صدای داد میاد...آره اون صدای ات و تهیونگ بود....باید یه کاری بکنم ممکنه تهیونگ به ات آسیب بزنه


(برمیگردیم پیش ته ته و ات😊)



تهیونگ از جیبش اسلحه برداشت و به سمت ات گرفت که یهو جونگ کوک اومد و جلوی ات وایساد

&ج.جونگ کوک چیکار میکنی
–اگه میخوای اونو بکشی اول باید منو بکشی
+قربان چرا از جاتون بلند شدید ممکنه بخیه هاتون باز بشه
–چیزی نیست من خوبم
&هه..تو به خاطر این دختره جلوی من وایسادی؟*داد*
–آره
+اون وقت چرا
–چون دوسش دارم
+*خشکش زده بود*
&چ.چی...هه...میبینم رئیس بزرگترین باند مافیای کشور..بی‌رحم ترین مرد در خاور میانه...عاشق این دختره ی هرzه شده
–حرف دهنتو بفهم*داد*
+بسه*جیغ*

ات از اتاق رفت بیرون جونگ کوک هم دنبالش رفت
ات رفت داخل اتاقش خواست درو ببنده که جونگ کوک مانع شد
–باید باهات حرف بزنم
+قربان من حرفی با شما ندارم
–ات..لطفا
+چرا من*بغض*
–چون دوست دارم
+‌......
–دوست دارم ات لطفا بهم یه فرصت بده
+من..من..به زمان نیاز دارم
–باشه فکر کن و جوابتو بهم بگو...من تا عبد برات صبر میکنم


ویو تهیونگ

*با بغض حرف میزنه*
هه..رفاقت چندین و چند سالمونو به خاطر اون..اون بهم زد....واسه خاطر اون دختره که همش یک ماهه میشناستش جلوی من وایساد..سرم داد زد.‌‌‌....اون مثله برادرم بود...از بچگی واظبم بود حالا اون به خاطر اون دختره ی عوضی ولم کرد

تهیونگ گوشی برداشت و به یه نفر زنگ زد

ویو جونگ کوک


یعنی الان من به ات اعتراف کردم دوسش دارم.....در واقع من به قلبم که نمی‌خواست باور کنه اعتراف کردم.....ولی تهیونگ..من باهاش بد حرف زدم باید از دلش دربیارم

جونگ کوک رفت سمت اتاق تهیونگ که.......



ادامه دارد......‌‌
دیدگاه ها (۱۱)

[ رئیس جذاب من ]♡پارت ۱۸ ♡جونگ کوک رفت سمت اتاق تهیونگ که دی...

[ رئیس جذاب من ]♡پارت ۱۹ ♡ویو اتخیلی خسته بودم و فقط میخواست...

[ رئیس جذاب من ]♡پارت ۱۶ ♡ات رفت داخل کنار جونگ کوک نشت داشت...

[ رئیس جذاب من ]♡پارت ۱۵ ♡ویو ات داشتم زخم جونگ کوک رو پانسم...

بهم رسیده

پارت۲۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط