می خواستم زن زندگی ات باشم

می خواستم زن زندگی ات باشم...
زنی که پیشبند ببندد.سیب زمینی ها را سرخ کند.
زنی که دستش فقط در خانه ی تو بسوزد.

میخواستم زن زندگی ات باشم...
زنی که لنگه گوشواره اش را در خانه ی تو گم کند.
و صبح های زود ، بوی لاک قرمزش ،در خواب تو بپیچد.

میخواستم زنی باشم که اکثر مریضی های عمرش،صدقه سر زن بودن در خانه ی تو باشد.(دیسک کمر...ضعف زانو).
و با اینکه خسته است
برایت چای دم کند.
و وقتی بلوز بی آستین می پوشد
حواسش باشد که پرده های خانه ات افتاده باشند.

می خواستم سرم را
با تو روی یک بالش بگذارم.
و دو تایی بخزیم زیر یک پتوی مشترک.
من
با تک تک سلول هایم ،
می خواستم زن زندگی ات باشم..
ولی.......
دیدگاه ها (۱)

سالم باش:نکات مهم برای بدنی بی نظیر که همه باید رعایت کنید ﺑ...

نقاشی ام تمام نشده بود پدرم حکم بالغ بودنم را صادر کرد نقاشی...

m:گاهی اوقات بایدبگذاری و بگذری و بروی.وقتی می مانی و تحمل م...

سالم باش:15 ماده غذایی که شما را جذابتر میکند:1. زغال اخته؛ ...

زندگی را طعم لب های تو گیرا می کندعطر یاد تو دلم را غرق رویا...

تقدیم بانثار عشق خدمتِ جانانم:❤🌹زندگی را طعم لب های تو گیرا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط