کنار هم نشسته بودیم زل زده بودیم به آسمون پرسید از چی میترسی؟نگاش کردم و گفتم از تنهایی؛بغلم کرد..پرسید الان چی؟گفتم هنوزم از تنهایی اما حالا بیشترخیلی بیشتر :) #