فدای سرمان که

فدای سرمان که
هر کس را آدم حساب کردیم
خرد و خمیرمان کرد و رفت
فدای سرمان که همه احساسمان را گذاشتیم
برای کسانی که بزک دوزکی بیش نبودند
گله و شکایتی هم نداریم از کسی
تقصیر حواس پرت خودمان بود!
به هر حال یک روز
باید سرمان به سنگ می خورد!
برای یک آغاز دوباره
تا حال خوبمان را پیدا کنیم
دو دستی بچسبیم و ولش نکنیم...
دیدگاه ها (۴)

به یکباره هجوم می‌آوری به ذهنم و من شبیه کسی می‌مانم که گلول...

آدم‌ها فکر می کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زند...

مجبورملباسِ غریبه ها را تن کنم...خودم رابه یک باجه ی تلفن هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط