نیامدن هم

نیامدن هم
اندازه ای دارد جانم
انتظارش بی مزه می شود
و آدمیزاد می ماند
با عشقی نخ نما شده
که دیگر
هیچ کجای دل
جایش نیست
دیدگاه ها (۴)

چقدر خوب می‌شد اگر آدم می‌توانست گذشته‌اش را به شکل دیگری رق...

می‌نویسم " تو "سنجاق می‌کنم به رویِ قلبمو تپیدن آغاز می‌شود....

من ادعا نمی کنم که همیشه به یاد کسانی هستم که دوستشان دارم.ا...

این شهربا نگاه تو تکاپو را از سر می گیرد و خیابان هایشبا پاه...

به.یادگاری.برای.عزیز.ازدست.داده.ام

دلبران، دل می برند اما، تو جانم می‌بری…♥خواهر یعنی کسی که وق...

.- یاد ها رفتند و ما هم می رویم از یادها .کی بماند برگ کاهی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط