من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

#امام_خمینی
دیدگاه ها (۱)

میل من سوی وصال و قصد او سوی فراقترک کام خود گرفتم تا بر آید...

نا امید از در رحمت به کجا باید رفتیا رب از هرچه خطا رفت هزار...

زندگی باید کرد، گاه با سوسوی امیدی کمرنگ..

::..«« حسین یعنی مهربانی ، زیبایی ..... »»..::

چشم باریدن وقتی معروف بود من رفتم نگاه کردم ادامشو دیدم پشیم...

درود آرمی پایین بخون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط