نگاری دلبری دارم چو زلف خود ز من سرکش

نگاری دلبری دارم چو زلف خود ز من سرکش
به جان قربان شدم او را نمیگیرد دلم ترکش

#ابن_حسام_خوسفی
دیدگاه ها (۳)

شب آستینش را بالا می زند مگر از ژرفنای دلتنگی هابیرونم کشدشب...

#گل

به احترام در سکوت ماندگانبه احترام در سکوت مردگانبه احترام س...

طبق قانون وفاداری به پایت سوختم...طبق بند آخرش رفتی سراغ دیگ...

اگر عشقت به جای جان ندارمبه زلف کافرت ایمان ندارمچو گفتی ننگ...

جان پرورم گهی که تو جانان من شویجاوید زنده مانم اگر جان من ش...

چه گویمت که تو خود با خبر ز حال منیچو جان، ‌نهان شده در جسم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط