فیک ستاره منپارت

فیک ستاره من(پارت53)
و بعد چند دقیقه زنگ خورد رفتیم رو
میز دیدم لانا داره به میز جیمین نزدیک میشه و نشست کنار جیمین حرصم گرفت رفتم رو پای جیمین نشستم
لانا: عام ببخشید ایشون چه نسبتی با شما دارن؟
جیمین لبخند زد کمر ا. ت رو گرفت
جیمین: ایشون دوست دختر من هستن و اینکه ایشون اسم داره اسمشم ا. ته
لانا: ا. ه ا. ت خانم خوشبختم منم لانا هستم
دستشو دراز کرد
ا. ت: خوشبختم
لبخند زد دستشو دراز کرد تا لانا بره دست بده ا. ت دستشو برد موهاشو داد پشت گوشش
لانا؛ دختره بی ادب
(اروم)
جیمین: عشقم غذا خوردی؟
لانا: نه خیلیم گشنمه اوپا
ا. ت: عام ببخشید احیانا شما کری؟
لانا: واا نه
ا. ت: اها پس حتما نشنیدی عیب نداره این بار رو به دل نمیگیرم بار بعد دیگه خودت میدونی من
لانا: اوپا این چی میگه
جیمین صندلیشو فاصله داد
جیمین: عشقم چی میخوری
ا. ت: از اینا
جیمین: چشمم
لانا حرصش گرفت چشم غوره شدید داد رفت
ویو لانا
دخترهه... اه باید نشونش بدم.. جیمین مال من میشه مطمئنم
(شب)
همه تو خونه هاشون نشسته بودن دو زوج خوشگل درحال خوش گذرونی باهم بودن که یهو یه پیام برا همه دانش اموزان اون مدرسه میره جز ا. ت همون طور که معلومه تولد لاناست و لانا همه رو به جز ا. ت دعوت کرده بود
ا. ت: کیههه پیامم دادهه
جیمین: لانست
ا. ت گوشی از جیمین گرفت خوند
ا. ت: برا من نیومده
جیمین: عام حتما دعو....
ا. ت: چیییی گوهه میخورهه دخترهه اشغال هممهه روو دعوت کرده جززز منن مگه من چمهه
جیمین: عشقم عشقم اروم منم نمیرم بخاطر تو
ا. ت: نهههه بیاا بروو
جیمین خندید
ا. ت: من میخوام بخوابم شب بخیر
ا. ت بلند شد که بره جیمین دستشو گرفت گونشو بوسید
جیمین: اعصبانی نباش جوجه من منم نمیرم به جاش باهم میریم رستوران
ا. ت سرشو برد پایین
ا. ت: نه برو به جاش من میمونم خونه حالا یه کاری میکنم حوصلم سرنره
جیمین اخم کرد
جیمین: نشنوما
ا. ت: اگه به حرفم گوش ندی یعنی دوسم نداری
جیمین: من که نمیتونم پرنسممو ترک کنم برم مهمونی
ا. ت: نه تنها نیستم اوجوما هست
جیمین؛ مطمئنی؟؟
ا. ت: اره اره خودم دارم میگم
جیمین: باش جوجه برو بخواب شب بخیر
جیمین پیشونی ا. ت رو بوسید و ا. ت رفت