نامجون چشم سروان
نامجون: چشم سروان
نامجون و مجرم در اتاق بازجویی
نامجون: بهتره با ما همکاری کنی جناب
مجرم: بله
نامجون:
دقیقا..چرا..شیرموز..سروان..جونگکوک..رو..خوردی؟
مجرم: تشنهام بود
نامجون: میدونی عاقبت این کاری که کردی چیه جناب کیم سوکجین؟
جین: نه
نامجون: پس بهتره بدونی
نامجون: باید حدود ۲۰ تا بسته شیرموز برای سروان بخری
جین: مشکلی نیست من ورد واید هندسام اعظمم
نامجون: شنیدم جوکهای بابابزرگی هم تعریف میکنی
جین: بله
نامجون: بگو ببینم
جین: میدونی ماهیا بعد از اینکه غذاشون تموم شد چیکار میکنن؟
نامجون : چیکار میکنن؟
جین: سفرهماهی هارو جمع میکنن
نامجون همانجا تشنج کرد
جونگکوک و جیمین همانا که داشتن گوش میدانن سکته کردن
و تهیونگ اومد ببینه چه خبره و صدای ضبط شده رو شنید سکته زد
و همانا جین از شدت خنده غش کرد
نامجون و مجرم در اتاق بازجویی
نامجون: بهتره با ما همکاری کنی جناب
مجرم: بله
نامجون:
دقیقا..چرا..شیرموز..سروان..جونگکوک..رو..خوردی؟
مجرم: تشنهام بود
نامجون: میدونی عاقبت این کاری که کردی چیه جناب کیم سوکجین؟
جین: نه
نامجون: پس بهتره بدونی
نامجون: باید حدود ۲۰ تا بسته شیرموز برای سروان بخری
جین: مشکلی نیست من ورد واید هندسام اعظمم
نامجون: شنیدم جوکهای بابابزرگی هم تعریف میکنی
جین: بله
نامجون: بگو ببینم
جین: میدونی ماهیا بعد از اینکه غذاشون تموم شد چیکار میکنن؟
نامجون : چیکار میکنن؟
جین: سفرهماهی هارو جمع میکنن
نامجون همانجا تشنج کرد
جونگکوک و جیمین همانا که داشتن گوش میدانن سکته کردن
و تهیونگ اومد ببینه چه خبره و صدای ضبط شده رو شنید سکته زد
و همانا جین از شدت خنده غش کرد
- ۴.۶k
- ۱۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط