م پسندم پاییز را

مے پسـندم پاییـز را

که معافـم مے کنـد

از پنـهان کردن ِ

دردے که در صـدایم مے پیچـد ُ

اشکے که در نگاهـم مے چرخـد ؛

آخر همه مـے داننـد

سـرما خورده ام !!


دیدگاه ها (۳)

آغوشت را تـــنگ تر کن...حســــادت میکنم به هــــــــوایی که ...

برایدوست داشتنبزرگ نشده ایم.....!!!!فقط یادمان داده اندزنده ...

تو گذشتی و شب و روز گذشت . آن زمان ها ، به امیدی که تو برخو...

از آدمها نپرسید "چرا"ناراحتن.....!برای اشکها و بغضهایشان..."...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط