پارت

♥️🌻♥️🌻♥️
🌻♥️🌻♥️
♥️🌻♥️
🌻♥️
♥️
🌻 #پارت_52🎈
🐣 #مغرور_عاشق_کش💕

مکث کرد و گفت: نه!
یهو مرده به سمتش حمله ور شد و سیلی کوبید تو صورت تمنا!
زود جلوش ایستادم و با مشت کوبیدم تو صورتش!
من: چته مرتیکهههه ! اومدی شاخ شی بیشرف؟؟
نگاهم کرد و گفت: مگه تو چیکارشی هان؟
من: تو خودت چیکارشی؟؟
مرد: پدرشم!
شک دیگه ای بهم وارد شد!
من: ینی چی پدرش!
به سمت‌تمنا برگشتم و پرسیدم: راس میگه؟؟؟
تمنا: بگو بره! نمیخوام ببینمش!
داد زد: ازتتتتت متنفرممممممم من دیگه برنمیگردم اون خونه خراب شده! منو مرده فرض کنین!
مرد: دختره عوضی آبرومونو بردی! سرتو میبرم مطمئن باش!
میخواست بره سمت تمنا که جلوش ایستادم!
مرد: تو دخالت نکن برو کنار!
من: اجازه نمیدم باهاش کاری داشته باشی!
مرد:‌ من پدرررشم! صاحب احتیارشم! تو چی‌میگی این وسط؟؟؟
من: دیگ هیچ چیش نیستی!
مردد: کی گفته؟
من: من‌گفتم! دیگه صاحب اختیارش منم! حالا از شهرم گشمو بیرون و ردتو گم کن تا ندادم زبونتو از ته ببرن!
مرد: تووو چیکاره ایییی اخه مرتیکه؟؟؟
من: شوهرشم!
مرد: چی؟؟؟ تمنا راست میگه این؟
هیچی نگفت !‌ اونم از حرفم تعجب کرده بود!

--•-•-•---❀•♥•❀---•-•-•--
@noveI_home
دیدگاه ها (۰)

♥️🌻♥️🌻♥️🌻♥️🌻♥️♥️🌻♥️🌻♥️♥️🌻 #پارت_52🎈🐣 #مغرور_عاشق_کش💕مکث کرد ...

♥️🌻♥️🌻♥️🌻♥️🌻♥️♥️🌻♥️🌻♥️♥️🌻 #پارت_53🎈🐣 #مغرور_عاشق_کش💕مرد: برا...

♥️🌻♥️🌻♥️🌻♥️🌻♥️♥️🌻♥️🌻♥️♥️🌻 #پارت_51🎈🐣 #مغرور_عاشق_کش💕خودشو به...

♥️🌻♥️🌻♥️🌻♥️🌻♥️♥️🌻♥️🌻♥️♥️🌻 #پارت_51🎈🐣 #مغرور_عاشق_کش💕خودشو به...

part ۵

#رویای #جوانی #پارت_۱۵رفتم دیدم در موتورخونه بازه . رفتم داخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط