الان گرمید نمیفهمید

الان گرمید نمیفهمید ،
وقتی موقعِ جدول بازی کردن ، سوال نوشت آغوش و سه حرفی بود ..
گفتین بَغل به ‌جا جَدول محکم توو بغلش
گُم شدین میفهمید من چی میگم ..
وقتی نگاتون کرد ، گفت : «دقّت کردی از وقتی من هستم هَر روز داری خوشگل‌تر میشی؟» ، تازه دَرک میکنین حَرفمو ..
وقتی وقت و بی‌وقت ، با دلیل و بی‌دلیل
دورتون گشت ، حالیتون میشه ..
وَقتی کنارش از قضاوتِ مردم نَترسیدید ، حسابه ..
الان گرمید نمیفهمید ، وقتی به خودتون اومدید ، دیدید بدونِ صداش و چشاش و دَستاش حالِ دلتون غمگین نه وَلی مُضطربه ،تازه میفهمید «قلباً» وا دادید ..
تازه میفهمید بی اون ، «قلباً» نشدنیه
بی‌اون ، نشُدنیه ...!!
دیدگاه ها (۵)

همه ماها روزایی داریم تو زندگیمونبه نام تولد و روز مرگتولدم ...

می‌گفت پیدا کردن نیمه گمشده مثل بازی با خمیر می مونه!وقتی می...

با بعضیا باید عین خودشون رفتار کرد؛خیلی وقتا بزرگترین اشتباه...

مادربزرگ همیشه می‌گفت :دردِ تن یک جا نمی‌ماند، کلیه می‌زند ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط