درخواستیییی

درخواستیییی🛐

های بچها
من ا.ت ام و ۱۹سالمه و یه دوست پسر دارم که ۳۰سالشه اون استاد دانشگاه منه و من درسم خیلییی افتضاحه اونم اگه نمره ی من بد باشه منو جر میده

ته ته
های بچها من تهیونگم ۳۰ سالمه و استاد دانشگاه ... هستم من به دوست دختر دارم به نام ا.ت خیلی هم دوسش دارم 🤤
ویو ا.ت
بیدار شدم با صدای لینا(دوست صمیمیش)
(ا.ت و لینا توی یه خونه زندگی میکنن)
(علامت ا.ت +
علامت ته ته -
علامت لینا #
علامت لوکا@)
+:چته کصکش
#:بلند شو دیرمون شدد امروز امتحان داریمممم
+بلند شدم و ساعت رو دیدم
+:ساعت نهههههه؟؟؟؟
#:بلند شو بگا رفتیمممم
+:(رفتم صورتم رو شستم و یه لباس پوشیدم سریع و رفتیم دانشگاه)
در رو زدیم
-:بیاین داخل
-:کیم ا.ت و پارک لینا چرا دیر اومدین؟
+و#: ببخشید استاد
-:تکرار نشه(عصبی به ا.ت نگاه می‌کنه)
+:(ریده تو خودش)
ویو ا.ت
هوفففف دانشگاه تموم شد بلاخره امتحانم رو هم ریدم تهیونگ منو میگاد...
من آخرین نفر از دانشگاه اومدم بیرون
داشتم به سمت خونمون پیاده میرفتم که یه ماشین هیوندا مشکی جلو پاهام قرار گرفت
-:گمشو بالا
+:ته ته ببخشید
-:گفتم گمشو بالا(داد)
+(رفتم با گریه سوار ماشینش شدم داشت خیلی تند میروند )
-:چرا امتحانتو خراب کردی؟
+:گو خوردم
-:دیگه دیره
(تهیونگ از.ت رو انداخت رو کاناپه و لباساشو جر داد رفت سراغ لب های ا.ت و وحشیانه لب هاشو میخورد تهیونگ رفت سراغ گردن ا.ت و کیس مارک هایی که تا یک سال هم پاک نمیشه گذاشت ته سوتین ا.ت رو جر داد و با نوک ممه های ا.ت بازی میکرد و میخورد )
ا.ت هم داشت گریه میکرد و هم داشت لذت میبرد(اولین بارشه)
تهیونگ یه گاز از سینه های ا.ت گرفت (به معنی همکاری کن)
ا.ت هم متوجه شد و لباس های تهیونگ رو در آورد
شلوار تهیونگ رو هم در آورد
و الت تهیونگ رو در دهان گرفت و مثل آبنبات خورد
-:اه بیبی میخوامت شدیدا
شورت ا.ت رو در آورد و آلتشو کرد تو ا.ت
+:درد داره تهیون...
-:تهیونگ نه ددی(تلمبه یه وحشتناکی زد توش)
+:ددیییی .... اهههه... درد دارهههه(گریه)
-:الان تبدیل به لذت میشه بیب (تلمبه)
ا.ت دیگه براش عادی شده بود و داشت لذت میبرد
+:اهههههه تند ترررررر
-:چشم بیبی(تلمبههههه)
ا.ت خسته شد ولی تهیونگ دست نکشید و آبشو ریخت تو ا.ت
-:حامله شدی رفت
+:چیی؟
-:هیچی بخواب بیبی ولی اگه از دوباره تکرار بشه وحشیانه تر عمل میکنم
-:گگگگگگ(اداشو در میاره)
فردا از.ت لنگان لنگان به دانشگاه رفت و لینا و لوکا بهش خندیدن
و لینا و لوکا چند سال بعد ازدواج کردن و بچه دار شدن
و ا.ت و تهیونگ هم بچه دار شدن و به خوبی و خوشی تموم شدددد
دیدگاه ها (۹)

💝🛐

رزیمون شاهکاره پیجش🛐https://wisgoon.com/60nazgol63

بوج🛐

زن هوانگ این یوپ🛐https://wisgoon.com/vvv30264

love Between the Tides³³تهیونگ: کی بود؟ دوهی: گفتم که ا/ت ته...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط