بی تو مهتاب شبی

بی تو مهتاب شبی
باز از تو بیمار شدم
پر کشیدم تا خیالت
از غمت زار شدم
دست در دستان رویایت
شبی تا دم صبح
بر سر بالین این عشق ، بر خود آوار شدم
#شهزاد
دیدگاه ها (۴)

من از لبخند گریانتفهمیدم که با عشق نازنینمنسبتی دیرینه داری

پس تو ای ابر بدانبی گمان باز بریزنا تمام باز ببارکه به روزی ...

بی جهت بی سمت و سو یک شب به دریا میزنم میروم آنسوی عشق دل ر...

اگر عمرم به پایان شدفدای تاری از زلفشندانستی مگر من با خیالش...

⁣خدایا مرا ببخش به خاطر همه درهایی كه زدیم و خانه تو نبود .....

دو غزل نذر دو تا دیدهء زیبا کردم عاشق شعر شدم شور تماشا کردم...

⁣خدایا مرا ببخش به خاطر همه درهایی كه زدیم و خانه تو نبود .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط