مثل خون در رگهای من

📚 مثل خون در رگ‌های من :

آیدای خودم؛ آیدای احمد
به من می‌گویی که دیگر از آن نامه‌ها
برایم نمی‌نویسی.
- آیدای من! من از نوشتن عاجز نیستم؛
اما اگر مسأله این باشد که در این نامه‌ها
تو را از عشق خود مطمئن کنم،
به‌طورِ قطع از این کار عاجزم.
دیگر برای بیان این مطلب
نه کلمه‌ایی هست نه زبانی، نه قلمی،
نه نویسنده‌ایی.
همین مانده که فریادی بکشم و
خاکستر شوم.
عشق تو، برای من، مذهب و سرنوشت است.
عشق تو، کار و تفریح من شده است.
عشق تو -بگذار برایت بگویم-
یا از من خدایی خواهد ساخت،
و یا چون صاعقه‌ایی نابودم خواهد کرد.

✍🏻#احمد_شاملو❤️
دیدگاه ها (۰)

که مونسِ دل و آرامِ جان و دفعِ غمی......#در دیده‌ی من جز تو ...

بعضی دردِ دل‌ها گوش نمی‌خواهد!گوشه‌ی آغوش می‌خواهد...✍🏻#فرشی...

تو مثل لاله‌ی پیش از طلوع دامنه‌ها،که سر به صخره گذارد،غریبی...

هم دردی و هم دوای دردی...✍🏻#سعدی❤️

🍁با هر قلمی به هر زبانی از غصه نوشتن ، حال تن زخمی را دارد ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط