هنرمن کوچولوی من
بعد این که سوا رفت پاشدم برم آب بخرم که صدای در اومد درو که باز مردم با چهره بوس بوسی کوک مواجه شدم
کوک: سلام پرنسس
ات:😅😅تو هنوز بوس بوسی که
کوک: یااااااا
ات : باشه باشه بیا تو
خلاصه کوک میاد تو و تا سوا بیاد برای ات غذا درست میکنه به همراه بوس
.......پرش زمانی به 3 ماه دیگه.......
ات: کوک چطوره بریم مسافرت
کوک: باشه . هرچی بانو بگه ولی کجا برم
ات: بریم خونه قدیمی بابابزرگم توی کوه/ /
کوک :باشه پس فردا میزنیم به جاده
راوی......
ات میره و کوک سریع میره پیش سوا .یونا و آرا چون باهاشون قرار داشته
ارا: چیده به ما گفته بیایم
کوک : خب من میخام از آت خاستگاری کنم اما نمیدونم چجوری تازه میخایم بریم مسافرت آنجا خوبه بنظر شما
کوک: سلام پرنسس
ات:😅😅تو هنوز بوس بوسی که
کوک: یااااااا
ات : باشه باشه بیا تو
خلاصه کوک میاد تو و تا سوا بیاد برای ات غذا درست میکنه به همراه بوس
.......پرش زمانی به 3 ماه دیگه.......
ات: کوک چطوره بریم مسافرت
کوک: باشه . هرچی بانو بگه ولی کجا برم
ات: بریم خونه قدیمی بابابزرگم توی کوه/ /
کوک :باشه پس فردا میزنیم به جاده
راوی......
ات میره و کوک سریع میره پیش سوا .یونا و آرا چون باهاشون قرار داشته
ارا: چیده به ما گفته بیایم
کوک : خب من میخام از آت خاستگاری کنم اما نمیدونم چجوری تازه میخایم بریم مسافرت آنجا خوبه بنظر شما
- ۵.۰k
- ۰۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط