پارت

☆♡پارت: ۳۰♡☆

(فلش بک به خونه)...
رفتن توی خونه و سویونگ خیلی اروم رفت نشست روی مبل...
جیمین: خب.. چی شد؟ دکتر چی گفت؟
سویونگ: پسفردا قراره بریم گچ پامو باز کنم...
هانیول: دکتر گفت پاش تا ی هفته دیگه کامل خوب میشه بعد دوباره می تونه اجرا کنه...
جی هوپ: دیدی من گفتم خوب میشی...
سویونگ: اوهوم.. خودمم می دونستم خوب میشم.. شما همتون خیلی خوب مواظبم بودین.. از همتون ممنونم...
همه ی اعضا ی لبخند زدن...
جونگ کوک: اشکال نداره در عوض کارایی که برات کردم هر روز برام شیر موز درست می کنی😂
جیمین که کنار جونگ کوک نشسته بود ی ضربه زد به شونه ی جونگ کوک...
جونگ کوک: چیه بابا شوخی کردم😅
سویونگ: اشکال نداره برات درست می کنم...
جونگ کوک: نه نیازی نیست شوخی کردم...
سویونگ: اما من شوخی نکردم برات درست می کنم...
جونگ کوک: وقعا درست می کنی؟
سویونگ: اره...
جونگ کوک: مرسییی!
سویونگ: اما از ی چیزی خیلی ناراحتم...
اعضا:چی؟
سویونگ: باز دوباره خودم باید از پله ها برم بالا😂
جونگ کوک: خب اشکال نداره هروقت خواستی خودم بقلت می کنم می برمت بالا😂
همه در حال خندیدن بودن...
سویونگ: خب حالا بیا منو ببر بالا یکم استراحت کنم خسته شدم...
جونگ کوک: باشه بیا ببرمت...
جونگ کوک اومد سمت سویونگ و بغلش کرد و برد بالا... رفت تو اتاق و گذاشتش زمین...
سویونگ: مرسی.. حالا لطفا برو بیرون لباسمو عوض کنم...
جونگ کوک: باشه... اما خوب شدی شیرموز درست می کنیا...
سویونگ: باشه...
جونگ کوک رفت بیرون و سویونگ شروع کرد عوض کردن لباساش...

فعلا اینو بخونین یکم دیگه ی پارت دیگه ام می زارم💜

لایک و کامنت فراموش نشه❤🌹

حالا که تا اینجا اومدی اون قلبه سفیدو قرمزش کن❤
دیدگاه ها (۴)

☆♡پارت: ۳۱♡☆دو روز بعد... هانیول: سویونگ حاضر شدی؟ سویونگ ار...

☆♡پارت: ۳۲♡☆رفتن توی اتاق خانم دکتر... هانیول: گچ پاتو بلاخر...

☆♡پارت: ۲۹♡☆داشتن صحبت می کردن که صدای تلفن اتاق خانم دکتر ز...

☆♡پارت: ۲۸♡☆از اسانسور بیرون اومدن و رفتن سمت اتاق دکتر... د...

رمان عشق و نفرت پارت۱۱جونگ کوک:آره آت بعد از حرف جونگ کوک لب...

ارمان عشق و نفرت پارت 5صبح شد آت خیلی درد داشت کوک رفت غذا پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط