شدیم یه جمع لش همخونه

شدیم یه جمع لش همخونه
اخه اینقد زدیم که ته شب نشه رفته خونه
پس هرکی که بهتره دست به فرمونش
باید بقیرو تا صبح توی شهر بچرخونه....
دیدگاه ها (۶)

دو سه روزه کجا بودی همه جات کبوده ها؟؟حل باشه نگوولی قبول کن...

یه تولد نحس...کاش بمیرم،چون از این به بعد خیلیا نیش میخورن.....

......

اولین کادویی که به علی دادم...

بیمارستانی که هیچ مریضی ازش زنده بیرون نرفت🏥 یه جایی که باید...

پارت ششم: تصمیمهلیا کنار پنجره نشسته بود. بارون آروم می‌بار...

سفر به ایران ۳(قسمت آخر):بعد از سفر شمال، همه با کلی خاطره ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط