دیدم

دیدم
که قلب او
با آن طنینِ ساحرِ سرگردان...
پیچیده در تمامی قلـب من...

فروغ فرخزاد
دیدگاه ها (۱)

و تو هرگز ندانستی که زخم هایت ، زخم های مکررم بودندنخ های آب...

حالا دیگر چنان از احساسهای متضاد و گوناگون سرشارم که اگر بپر...

من نیستم در این پیراهنتویی توکه فرود آمده ای بر دریاچهو آب ر...

ویدیو طنز

بازگشت فرمانده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط