و باز شب شد و فکر نبودنت
و باز شب شد و فکر نبودنت...!
امشب هم زل زده ام به آسمان..
آسمانی که بعد از تو رنگ سیاهی گرفت..
رنگ شب..
نشسته ام خاطراتت را دوره می کنم..
دلم لک زده برای نور چشمانت..
که چون ماه نوری دیگر به شب می بخشید...
دلتنگیم را پشت تنهایی شب پنهان می کنم..
فانوسی از جنس شعرهایم برمیدارم...
و دنبال عطر خوش نفس های تو ...
سرمستانه توی این خیابان ها می گردم..
بیا لطفی بکن ..این شب های دلتنگی
کمی عمیق تر نفس بکش...
دلیل بی تابی های شبانه من!
پشت نقاب کدامین شب هجرت کرده ای...
که هیچ ستاره و ماهی نشانی ات را ندارد..
تو نمیدانی چقدر تنهاست..
شاعری که هرشب توی این تاریکی ها
دنبال ردی از پاهای توست..
و این تاریکی و تنهایی..
هرشب یاد آوری اش می کند...
تو همانی هستی
که هرگز نخواهی آمد...
و آغوشت جان می دهد..
برای یک شب تا صبح نخوابیدن..
امشب هم زل زده ام به آسمان..
آسمانی که بعد از تو رنگ سیاهی گرفت..
رنگ شب..
نشسته ام خاطراتت را دوره می کنم..
دلم لک زده برای نور چشمانت..
که چون ماه نوری دیگر به شب می بخشید...
دلتنگیم را پشت تنهایی شب پنهان می کنم..
فانوسی از جنس شعرهایم برمیدارم...
و دنبال عطر خوش نفس های تو ...
سرمستانه توی این خیابان ها می گردم..
بیا لطفی بکن ..این شب های دلتنگی
کمی عمیق تر نفس بکش...
دلیل بی تابی های شبانه من!
پشت نقاب کدامین شب هجرت کرده ای...
که هیچ ستاره و ماهی نشانی ات را ندارد..
تو نمیدانی چقدر تنهاست..
شاعری که هرشب توی این تاریکی ها
دنبال ردی از پاهای توست..
و این تاریکی و تنهایی..
هرشب یاد آوری اش می کند...
تو همانی هستی
که هرگز نخواهی آمد...
و آغوشت جان می دهد..
برای یک شب تا صبح نخوابیدن..
- ۵.۸k
- ۲۱ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط