اسم عشق یک مافیا

اسم عشق یک مافیا
پارت ۱۵
وقتی وارد شدیم هان سریع عمو بغل کرد عمو با خنده پر رنگی نگا هم کرد
پارک: واقعا رفتی استقبالش... بعد دیدن من بزور میومدی ( خنده )
رونا: عمو جون....من اگه این بچه فضولت نبینم چطوری زندگی کنم ( شوخی)
هان: حالا من فضول هستم.....من قهرم
رونا: باشه باشه حالا قهر نکن ( پرید بغلش)
پارک: چقدر زود بزرگ شدید
هان: من که بزرگ شدم ولی این خانوم نمی دونم ( خنده
رونا: عمو بچت بببن ( رفت بغلش)
پارک : بچه دخترم اذیت نکن......وای کاش سوجون هم بود
رونا: شب میاد دیدنت البته منم میام .....( خنده )
پارک: خوش آمدید هان تو هم برو خونه.....امشب با همه کار دارم پس همه امشب حاضر باشن خونه
رونا و هان: چشم فرمانده ( خنده شدید)
پارک: نگاه نگاه بر علیه من شدن ( خنده )
بعدی که نشسته بودیم و حرف می زدیم عمو روی صندلی خودش نشسته بود منم داخل بغل هان که یکی در زد
تق تق
پارک: بیا
جونگ کوک: آقای پارک .......
ویو کوک: از دیروز بهش پیام می دم جواب نمی ده دختره چش سفید فکر کرده کیه امروزم نیومده نمرات بچه ها برای آقای پارک بردم وقتی در باز کردم رونا دیدم که بغل یک پسر نشسته داره می خنده عصبی بودم ولی خودم کنترل کردم
پارک: بفرمایید
جونگ کوک: اههه.....بارم نمرات بچه ها آوردم
پارک: اوه ممنون........راستی ایشون پسرم هستن...رونا هم .....
رونا: صبر کن عمو خودم معرفی می کنم..... عموی عزیزم آقای پارک.....و پسرش آقا هان ......منم که میشناسید دانشجو شما هستم ( نیشخند)
جونگ کوک: اوه که اینطور خوشبختم ( یکم عصبی)
هان: همچنین......خب بابا من رونا دیگه جیم شیم بای ( خنده )
پارک: ولی تازه اومدید ‌‌......
رونا: بای بای عمو جون ( خنده ) ( رفتن)
پارک: اخ از دست این دوتا بچه ها ..... خب آقای جئون
جونگ کوک: ..........................

دیدگاه ها (۱۰)

اسم عشق یک مافیا پارت ۱۶ جونگ کوک: اوهه برگه ها ..... انگار ...

اسم عشق یک مافیا پارت ۱۷ وقتی رسیدن رونا هنوز قهر بود اون دو...

اسم عشق یک مافیا پارت ۱۲ (زمان حال)رونا با اون استرسی که داش...

اسم عشق یک مافیا پارت ۱۴ویو رونا: بعد از اینکه به خودش اومد ...

تکپارتی کوکاخرین ستاره🌠💔زمستون بود هوا سرد بود و فقط صدای با...

"سرنوشت " p,38...یهو .... ا/ت رو بغل کرد و پیشونیشو بوسید .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط