هیچوقت نتوانستم حال و فکر آدم هایی را که یک بار پا به زن

هیچوقت نتوانستم حال و فکر آدم هایی را که یک بارِ پا به زندگی ات می گذارند را درک کنم ،
همان هایی که یک حال خوب با خود دارند
توجه میکنند ، مهربانند ،
به تو انرژی میدهند .
میتوانند تو را بفهمند،
حالت را درک کنند ،
به حرف هایت گوش کنند و آرامت کنند .
تا می آیی عادت کنی به بودنشان
تا دل میدهی به ماندنشان ،
میروند .
بدون هیچ اتفاق خاصی میروند به همین سادگی ...
حال آنکه هیچ یادشان نمی آید در آن روزها و شب ها چه ها گفتند ،
میروند و پشت سرشان را هم نگاه نمیکنند ،
هیچوقت حال و فکر این آدم ها را درک نکردم ...
بنا به ماندن اگر دارید بمانید ،
اگر نه که نیایید ، حرفی نزنید ،
شاید
هنوز نمی دانید که آدم برای
" دل کندن " گاهی
جان میکَند...

#مائده_زمان
دیدگاه ها (۱۵۴)

زرد است که لبریز حقایق شده استتلخ است که با درد موافق شده اس...

حکم ما دل بوداما..صد امان از بخت بددست ما بی حکم گردیدحریفم ...

وقتی می‌گویم دیگر به سراغم نیا،فکر نکن که فراموشت کرده‌ام یا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط