دکتر. قلب من پارت ۱۵

____________
ویو ادمین
ا/ت بهوش اومد
+ا/ت حالت خوبه
_ا... اره چه اتفاقی افتاده
جیهوپ نمیتونست واقعیت رو بگه پس
+به خاطر استرس بیهوش شده بودی
_یعنی اینقدر استرس داشتم؟
+اینطور که پیداست بله
_راستی عمل
+واسه فردا شد
_اها ببخشید
+واسه چی
_به زحمت افتادید
+😑 خوب حالا تو استراحت کن من یه عمل دیگه دارم باید برم
_باشه مرسی
+خواهش
و جیهوپ رفت و ا/ت موند تنها
*پرش زمانی به یه ساعت بعد*
عمل جیهوپ تموم شده بود
ا/ت داشت از پنجره بیرون رو نگاه میکرد که در باز شد ا/ت برگشت و به دیدن اون شخص خشکش زد
_ا...الکس
×تو قرار بود بمیری
_الکس تو اینجا چیکار میکنی؟
×اینو باید از تو پرسید من اینجا کار میکنم
_چ..چی
×تو باید همه جا باشی ها؟
_الکس
×به تو باشه هیچوقت ولم نمیکنی پس
الکس اومد سمت ا/ت و انداختش رو تخت و بالشت رو برداشت
ا/ت میخواست جیغ بزنه کع بالشت رو گذاشت رو صورتش(داستانام رو قربون😞)
ا/ت سعی می‌کرد بالشت رو برداره ولی نمیتونست تقلا می‌کرد ولی فایده نداشت کم کم داشت از حال میرفت که.......










بیا پایین















































پایین تر







































































یکم دیگه

















خوب ادامش پارت بعدیه🤣
دیدگاه ها (۱)

دکتر قلب من پارت ۱۶

پشت اینقدر چت با پسر.....

پدر خوانده پارت ۴

پدرخوانده پارت ۳

پارت 8 جونگکوک:وایسا ا/ت: بله جونگکوک: هیچی برو ا/ت: وا چشه ...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط