فیک ددی مافیایی من

فیک : ددی مافیایی من

پارت : ۶

جیا ویو :

با صدا زدنایه کسی بیدار شدم و دیدم یه خانم که بهش میخورد ۴۰ یا ۵۰ ساله باشه بالایه سرم وایساده و داره صدام میکنه

همون خانمه 🗿 : دخترم بیدار شو الان وقته شامه برو شام بخور و بعد بیا بخواب

جیا : با، باشه
فقط یه چیزی
میشه شمارو اجوما صدا کنم؟

اجوما : البته دخترم همه منو اینجا اجوما صدا میزنن

( با اجوما رفتیم پایین سمته میزه شام که دیدم تهیونگ با جیمین و جونگ کوک رویه میزه شام نشستن اول نمیخواستم که برم ولی بعدش دیدم که گشنمه رفتم و سره میز نشستم که جیمین با لبخند گفت)

جیمین : اووو جیا شی خوب خوابیدی؟ ( لبخند)

جیا : اوهوم ممنون 😊

کوک : جیا میای بریم شهربازی؟

خودم ویو 🗿:

جیا خواست حرف بزنه که تهیونگ گفت

تهیونگ : نه
نمیاد!

کوک : یاااا هیونگ بزار بریم دیگه

جیا : اوهوم لطفا بزار بریم 🥺 ( با صورته کیوت حرف میزنه)

جیمین : لدفا ( جیمینم با همون قیافه کیوته همیشگیش حرف میزنه)

تهیونگ : اوففففف باشه برید ولی به یه شرط

کوک : چه شرطی؟

تهیونگ : اینکه خودمم با شما سه تا بیام

جیا ویو :

بعد از سره ذوقه زیاد رفتم و گونه تهیونگ رو بوسیدم و بعد به خودم اومدم ازش دور شدم که دیدم از خجالت سرخ شده

جیا : بـ ببخشید

تهیونگ اشکال نداره....
دیدگاه ها (۶)

فیک : ددی مافیایی من پارت : ۷ تهیونگ : خـ خب برو اماده شو...

فیک : ددی مافیایی من پارت : ۸جیا ویو : رفتیم نشستیم و من...

فیک : ددی مافیایی من پارت : ۵( ادامه مکالمه تهیونگ و هیونج...

فیک : ددی مافیایی من پارت : ۴تهیونگ ویو : سطله ابو رویه س...

(ویو فردا صبح)(ویو کوک)با حس حیزی روی صورتم بیدار شدم بعد دی...

اما من عاشقتم! پارت ۵ ویو کوک از خواب بیدار شدم چی اینجا کجا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط