ایششش این بیشعورا هر دو شون یه من ریمل زدن اه یادم
۴ایششش این بیشعورا هر دو شون یه من ریمل زدن ... اه یادم رف ریمل بزنم ... چن مژه هام سفیده وقتی ریمل می زنم خیلی تغییر می کنم ... به بچه ها گفتم میرم دستم و می شورم و کیفم و ورداشتم... و سرم و عین بز انداختم پایین و راه افتادم ....بلا نسبت بز ... یهو خوردم به یکی بدون اینکه بهش نگا کنم ... یه ببخشید اروم گفتم که خودمم نشنیدمش ... رفتم تو دشوری ریمل مشکیمو دو دور زدم به چشم ...
- اوه کیشکا قربونت هااانییی
برگشتم برم که این چش چمنیو باز دیدم که جلو در ایستاده بود
ایش خیلی خوشم میاد ازش
چش چمنی- می خوای بدم چمن هامو برام کوتا کنی برا دوستت زحمت نشه ؟هووم؟
- هه.... آره باید کوتاه کنم ... علف های هرز تو کوتاه می کنم .. اوه ... نه ... علف های هرز و کوتاه نمی کنن ... از ریشه میکنن (صدامو بالا می برم)مث توووو
اومد جلو و شونشو محکم به شونه سمت راستم زد
چش چمنی - اینم تلافی چن دیقه پیش
بدون نگاه بش راه افتادم سمت میزمون ... این خر چی گف ... تلافی چی چیه ؟نکنه من خوردم به این چمن ؟.... ای بترکی لیشام با این چشای کورت ...
اه ... کیفمو پرت کردم رو میز ...
کیشکا - چته تو رو دختر ؟
مثی - این چمنیه رو دیدی تو دشوری؟چی کار کردین اون تو بلااا...؟رژلبتو ببینم ؟چرا کم رنگ شده این؟چه گوهی خوردی اون تو؟
- مطمعنا تو رو نخوردم .... امان بده می گم
تمام ماجرارو بشون گفتم ...
کیشکا - دروووووووووغ ....
- برو بابا دروغ چیه؟
وای من قضیه ی دیشب و ازدواج صوری رو بشون نگفتم که
-وای نمی دونین دیشب چی شددددددد که!!!!!
مثی- مثلا چی شدددد که!!!!
- مسخره ادا خودت و درار ...
کاشی - بگو د
ماجرای دیشب و مهرداد و ازدواج و خارج و اینارو گفتم
کیشکا- دروووووووغ....
- کیشکا بسه دیگه هی دروغ دروغ ... میام می زنمتا
کیشکا- خا بابا ... آها لیشی؟
-هااان؟؟؟
کیشکا - آدم باش... درس بحرف
- همین که تو ادمی بسه برامون
کیشکا - بیشعور شاید باهات اومدم آلمان واسه درس
-وای جون مثی ؟؟؟؟؟
کیشکا- جون چیه ... مرگ مثی ...
مثی - کثافطا با جون من چی کار دارین ؟
- مثی تو ام میای
مثی - مگه می خوایم بریم ددر ... بعدش من که مث شما نیس وضینم مثلا کنکور قبول شدماااا ...
- اوهوم ... حالا اشکال نعره غذاتون و کوفت کنین د ...
بعد غذا به کیشکا گفتم
- بدو این دفه نوبت تواِ ... زود حساب کن بیا
کاشی- اوکی بااااااو
وقتی کاشی اومد کیفمو ور داشتم رفتیم سمت در پشتی ..چون وقتی اومدیم دادم ماشینم رو برام تو پارکینگ اختصاصی رستوران پارک کنن ....
رفتیم سوار شدیم داشتیم حرکت می کردیم که یه کارت انداختن تو ماشین
رو پا کیشکا
رو به کیشکا گف: خانومی اینو بده دوستت می خواست برام چمنامو کوتا کنه ....
منظورش از دوستت من بودم؟
کارتو ور داشتم یه نگاه به کارت یه نگاه به چمنی کردم ...
در حالی که داشتم کارتو پاره می ردم گفتم :
- بده باغبون خوببرات ردیفش می کنه ... بهتره اینارو جم کنی .... شهر ما ... خانه ی ما ... هوووم؟؟؟؟
بعد یه گاز دادم و راه افتادم
کیشکا - ایول آجی ... حال کرد .... خخخ
مثی - ینی عاشقتمااا ایولاااا ... خخخ
- اوه کیشکا قربونت هااانییی
برگشتم برم که این چش چمنیو باز دیدم که جلو در ایستاده بود
ایش خیلی خوشم میاد ازش
چش چمنی- می خوای بدم چمن هامو برام کوتا کنی برا دوستت زحمت نشه ؟هووم؟
- هه.... آره باید کوتاه کنم ... علف های هرز تو کوتاه می کنم .. اوه ... نه ... علف های هرز و کوتاه نمی کنن ... از ریشه میکنن (صدامو بالا می برم)مث توووو
اومد جلو و شونشو محکم به شونه سمت راستم زد
چش چمنی - اینم تلافی چن دیقه پیش
بدون نگاه بش راه افتادم سمت میزمون ... این خر چی گف ... تلافی چی چیه ؟نکنه من خوردم به این چمن ؟.... ای بترکی لیشام با این چشای کورت ...
اه ... کیفمو پرت کردم رو میز ...
کیشکا - چته تو رو دختر ؟
مثی - این چمنیه رو دیدی تو دشوری؟چی کار کردین اون تو بلااا...؟رژلبتو ببینم ؟چرا کم رنگ شده این؟چه گوهی خوردی اون تو؟
- مطمعنا تو رو نخوردم .... امان بده می گم
تمام ماجرارو بشون گفتم ...
کیشکا - دروووووووووغ ....
- برو بابا دروغ چیه؟
وای من قضیه ی دیشب و ازدواج صوری رو بشون نگفتم که
-وای نمی دونین دیشب چی شددددددد که!!!!!
مثی- مثلا چی شدددد که!!!!
- مسخره ادا خودت و درار ...
کاشی - بگو د
ماجرای دیشب و مهرداد و ازدواج و خارج و اینارو گفتم
کیشکا- دروووووووغ....
- کیشکا بسه دیگه هی دروغ دروغ ... میام می زنمتا
کیشکا- خا بابا ... آها لیشی؟
-هااان؟؟؟
کیشکا - آدم باش... درس بحرف
- همین که تو ادمی بسه برامون
کیشکا - بیشعور شاید باهات اومدم آلمان واسه درس
-وای جون مثی ؟؟؟؟؟
کیشکا- جون چیه ... مرگ مثی ...
مثی - کثافطا با جون من چی کار دارین ؟
- مثی تو ام میای
مثی - مگه می خوایم بریم ددر ... بعدش من که مث شما نیس وضینم مثلا کنکور قبول شدماااا ...
- اوهوم ... حالا اشکال نعره غذاتون و کوفت کنین د ...
بعد غذا به کیشکا گفتم
- بدو این دفه نوبت تواِ ... زود حساب کن بیا
کاشی- اوکی بااااااو
وقتی کاشی اومد کیفمو ور داشتم رفتیم سمت در پشتی ..چون وقتی اومدیم دادم ماشینم رو برام تو پارکینگ اختصاصی رستوران پارک کنن ....
رفتیم سوار شدیم داشتیم حرکت می کردیم که یه کارت انداختن تو ماشین
رو پا کیشکا
رو به کیشکا گف: خانومی اینو بده دوستت می خواست برام چمنامو کوتا کنه ....
منظورش از دوستت من بودم؟
کارتو ور داشتم یه نگاه به کارت یه نگاه به چمنی کردم ...
در حالی که داشتم کارتو پاره می ردم گفتم :
- بده باغبون خوببرات ردیفش می کنه ... بهتره اینارو جم کنی .... شهر ما ... خانه ی ما ... هوووم؟؟؟؟
بعد یه گاز دادم و راه افتادم
کیشکا - ایول آجی ... حال کرد .... خخخ
مثی - ینی عاشقتمااا ایولاااا ... خخخ
- ۶.۵k
- ۲۱ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط