Name the wound of love
Name: the wound of love
ژانر : مافیایی،عاشقانه،انتقامی
تعداد پارت : نا مشخص
شخصیت های اصلی : کیم بورا،هوانگ هیونجین،کیم جونگسو،پارک یوهان ( در طی داستان با بقیه آشنا میشوید )
علامت ها : ( بورا : = ) ( هیونجین : _ ) ( جونگسو : × ) ( یوهان : ÷ )
اون پسر واقعا خیلی جذاب و در عین حال رومخه
خنده های دیوونه بار و عشق دیوونه بارش،همه چیزش دیوونه بار بود
اون یک دیوونهی جذابی بود
بورا : لعنت بهت هوانگ بزار برم پی دنبال خونه زندگیم!
با خشم و جدیت حرفم رو توی صورتش کوبیدم اما فقط یک واکنش نشون داد
اون هم خندهی رومخش!
هیونجین : تو متعلق به منی و من تایین میکنم که کجا زندگی کنی
با ترس فقط داشتم نگاهش میکردم
بعد از ۱۳ سال دوباره پیداش شده بود،خود عوضیش پیداش شده بود
نمیزارم،نمیزارم جوری که ۱۳ سال پیش عذابم داد باقی عمرم رو هم فنا بدع هیچوقت نمیزارم
جونگسو : نگو که تو هوانگهیونجین رو دوست داری بورا؟
خنده ای کرد
جونگسو : اون پسر تورو چیزی جز یک اسباب بازی جنسی چیزی نمیبینه احمق
نمیتونستم باور کنم،نمیتونستم حرف هاش رو باور کنم
کیم جونگسو فقط داشت باهام بازی میکرد
فقط میخواد با روح و روان من بازی بکنه
جونگسو : یعنی واقعا دلت نمیخواد بدونی چه بلایی سر مادرت اومد؟ اگه پرونده شرکت و جنایت های هوانگ هیونجین رو واسم بیاری میزارم مادرت رو ببینی بورا
بدون هیچ فکری فقط جوابش رو دادم
بورا : قبوله
همون موقعه بود که فهمیدم من هم میتونم یک هیولا باشم،درست مثل پدرم یک هیولا...
هیونجین : لعنت به روزی که دیدمت و لعنت به روزی که عاشقت شدم!
به زودی🌚
ژانر : مافیایی،عاشقانه،انتقامی
تعداد پارت : نا مشخص
شخصیت های اصلی : کیم بورا،هوانگ هیونجین،کیم جونگسو،پارک یوهان ( در طی داستان با بقیه آشنا میشوید )
علامت ها : ( بورا : = ) ( هیونجین : _ ) ( جونگسو : × ) ( یوهان : ÷ )
اون پسر واقعا خیلی جذاب و در عین حال رومخه
خنده های دیوونه بار و عشق دیوونه بارش،همه چیزش دیوونه بار بود
اون یک دیوونهی جذابی بود
بورا : لعنت بهت هوانگ بزار برم پی دنبال خونه زندگیم!
با خشم و جدیت حرفم رو توی صورتش کوبیدم اما فقط یک واکنش نشون داد
اون هم خندهی رومخش!
هیونجین : تو متعلق به منی و من تایین میکنم که کجا زندگی کنی
با ترس فقط داشتم نگاهش میکردم
بعد از ۱۳ سال دوباره پیداش شده بود،خود عوضیش پیداش شده بود
نمیزارم،نمیزارم جوری که ۱۳ سال پیش عذابم داد باقی عمرم رو هم فنا بدع هیچوقت نمیزارم
جونگسو : نگو که تو هوانگهیونجین رو دوست داری بورا؟
خنده ای کرد
جونگسو : اون پسر تورو چیزی جز یک اسباب بازی جنسی چیزی نمیبینه احمق
نمیتونستم باور کنم،نمیتونستم حرف هاش رو باور کنم
کیم جونگسو فقط داشت باهام بازی میکرد
فقط میخواد با روح و روان من بازی بکنه
جونگسو : یعنی واقعا دلت نمیخواد بدونی چه بلایی سر مادرت اومد؟ اگه پرونده شرکت و جنایت های هوانگ هیونجین رو واسم بیاری میزارم مادرت رو ببینی بورا
بدون هیچ فکری فقط جوابش رو دادم
بورا : قبوله
همون موقعه بود که فهمیدم من هم میتونم یک هیولا باشم،درست مثل پدرم یک هیولا...
هیونجین : لعنت به روزی که دیدمت و لعنت به روزی که عاشقت شدم!
به زودی🌚
- ۷.۸k
- ۲۳ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط