خدایا این سرنوشت ک برام بافت

خُدایا این سَرنوشتے کہ بَرام بافتے
یَقش یِخورده تَنگہ!
قُربون دَستت شُلش کُن
دارَم خَفھ مےشم
#Mahdi
دیدگاه ها (۳)

...

✘ شاید روزے بے خبر دیگر پستـــــ نگذارم...دلم مےخواهد ترانہ‌...

یه اتاق تاریک و یه مشت کاغذ خط خطی!ساعت چطور میگذره ده زنگ ب...

به جایے رسیدم که خُـــ ـــدام وَقتـــے نگام میکنه میگه:چِــ ...

#سناریو وقتی بهشون میگی یا لواشک بخر برام یا قید منو بزن نام...

#سناریو وقتی بهشون میگی یا لواشک بخر برام یا قید منو بزن نام...

رمان بغلی من پارت ۸۱ارسلان: باز نشستی طرح زدی دیانا: نه بخدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط