ای نوبرانه ی صد فصل منسیب ترد تابستان

ای #نوبرانه ی صد فصل من!سیب تردِ تابستان!!
دخترِ انار پوش زمستان!بابونه ی بزم های بارانی! ای ثمره ی صبر...
تو بهاری یا پاییز؟ فرشته ای یا انسان؟
ثوابی یا دلیل گناه؟تو نمازی یا گُلِ تسبیح؟..
من،ب شکل یک مشت،کنجدِ دلخوش روی نانِ سنگکِ تو نشسته ام،ای صبحانه ات نان پنیرو بنان!
ای شامت شمع و شراب و دلکش!
دامنت را بازکن و سفر من باش.
انگشت بر پیشانی ام بکش و سه بند هر ترانه باش.
من در خانه ی خلوت خودم میهمان ماجرای توام.
استجابت این سینه ی سرنگون!من ب شکل یک غنچه ی پرپر شده روی لیوان چای تو میچرخم تا مگر از روی اتفاق ب لبهای تو برخورد کنم
زیر این خزان ناتمام عرقِ نقره گون آغوش باش...
#عشقولوژی #زیبامتن
دیدگاه ها (۱)

یکی از راه می آیدکسیکه از ترنم،از صدای ریزش آب،از ترانه، از ...

عطر پرتقال میگیرد نفسم از تو ک می گویم نارنجی می شود دنیایم ...

بعضی ها آرامش مطلقند؛لبخندشان...تلالو برق چشمانشان؛صدای آرام...

مرا در سیاهی مپوشان...سیاه رنگ دلتنگی ست ...رنگ ماتم است...س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط