گاهی نباش

گاهی نباش !
خودت را بردار و کمی دورتر از قافله بایست ،
وجودت را از همه ی آدم هایِ اطرافت دریغ کن ،
ببین چه کسی نبودنت را حس می کند ؟
چه کسی حواسش به حال و احوالاتِ توست ؟
سکوت کن و منتظر بمان و ببین کدام آدمِ با معرفتی برایِ پیدا کردنِ تو ، پس کوچه هایِ تنهایی ات را زیر و رو می کند ؟!
کدامشان نگرانت می شود ؟!
و اصلا چه کسی ، برای نگه داشتنِ تو ، به خودش زحمت می دهد ؟!
اگر نبودی و دیدی آب از آبِ روزمرِگی هایشان تکان نخورد ، تعجب نکن !
رسمِ آدم ها همین است ؛
اگر بودی که هیچ ...
اگر نبودی ، دیگران هستند !
این تویی که باید عاقل باشی و خودت را برایِ چنین جماعتِ بی تفاوت و بی عاطفه ای ، خرج نکنی ..
دیدگاه ها (۱)

دیگر نمی‌خواهم به گذشته نگاه کنم. آماده‌ام بپذیرم که زندگی‌ا...

تنهایی را دوست دارم، به شرط آن که هر از گاهی دوستی بیاید تا ...

مثلِ وقتهایی که بعد از چند ماه دنبال آهنگی گشتن، توی تاکسی م...

یه سکانس عجیب توی فیلم پری هستش که خسرو شکیبایی توی تاکسی می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط