دیدم داشت گونی سر بندها ر با وسواس زیر رو میکرد
دیدم داشت گونی سر بندها رُ با وسواس زیر ُ رو میکرد
پرسیدم :دنبال چــی میــگردی ؟
گفت :دنبال یه ســر بــند " یا زهـــرا " میگردم ...
گفتم :چــه فرقی میکنه،سربند سـربنده ، یکیش ُ بردار دیگه !!!
گفـت: آخه مـــن بچه یتیمم ، مادرم حضرت زهراست ، آروزمه اینه
که حضرت زهرا من ُبه فرزندی قبول کرده باشه،یه لحظه من ُتنها نزاره
پرسیدم :دنبال چــی میــگردی ؟
گفت :دنبال یه ســر بــند " یا زهـــرا " میگردم ...
گفتم :چــه فرقی میکنه،سربند سـربنده ، یکیش ُ بردار دیگه !!!
گفـت: آخه مـــن بچه یتیمم ، مادرم حضرت زهراست ، آروزمه اینه
که حضرت زهرا من ُبه فرزندی قبول کرده باشه،یه لحظه من ُتنها نزاره
- ۴۵۰
- ۲۷ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط