خوناشامکوچولو

#خوناشام_کوچولو
ادامه پارت 48
+(سری به نشونه تایید تکون داد) سلام من ا.تم
=سلام منم لیام
+اول اینو بگم که ما منو لیا هم مثل شما ارمی ایم پس میدونیم الان چه حسی دارید خیلیا الان خوشحالید خیلیا ناراحت یا شاید اعصبی ولی بیاید به چیزی که اعضا میخوان اعتماد کنیم میدونم من در حدی نیستم که اینا رو به شما بگم شما خودتون اینا خوب میدونید
=بزرگترین نقطه اشتراک ما اینه که شما دوسشون دارید ماهم دوسش داریم شما میخواید ازشون محافظت کنید ماهم همینو میخوایم
+به حرفامون فک کنید ما آدمای بدی نیستیم
=ما دقیقا مثل شمایم
+به حرفامون فک کنید
تعظیم کردیم و رفتیم سر صندلی ها مون
ویو لیا
بعد اینکه رفتیم نشستیم حس خوبی نداشتم که دیدم ا.ت رنگش پریده
=خوبی
+اره باز معدمه
=بریم خونه یکم استراحت کن منم حس خوبی ندارم ممکنه ارمی ها یکم اعصبی باشن
و به استف گفتیم که به اعضا بگن چیزی نشده و ما رفتیم تا نگران نشن رفتیم سوار ماشین شیم که نزاشتم ا‌.ت رانندگی کنه و خودم نشستم خیلی زود رسیدیم خونه چه خوبه خونمون نزدیک کمپانیه ها دست ا‌ت رو گرفتم و رفتیم تو ا.ت خوابید
ویو کوک
دخترا یهو رفتن یکم نگران شدم ولی استف اومد گفتن که خوبن و رفتن ولی باز نگران بودم کنسرت تموم شد و ما یه فن ساین یهو گذاشتیم تا با ارمی حرف بزنیم چون به نظر میومد بعضی ها ناراحت و اعصبی باشن خلاصه که با همه حرف زدیم و کاری کردیم که ارمی دیگه مثل قبل ناراحت و اعصبی نباشه و یکم آروم شدن سوالای زیادی داشتن با خیلی از سوالا جواب دیدم و به نظر میومد خیلی از ارمی ها خوشحالن بلخره همه چی تموم شد و بعد از یه روز پر کار رفتیم خونه تا رفتیم تو ا.ت رو روی مبا دیدم که خوابیده بود و لیا با سرعت زیادی یهو جلومون ظاهر شد و گفت
=هیشششش خوابه
با صدای آروم خندیدم و رفتیم بالا
=چیشد چرا انقد دیر اومدید
~یه فن ساین یهو گذاشتیم
=+چیییییی
=جیغغغغغغغغغغعغغغغغغغغغغغغغغغغ ا.ت تو کی بیدار شدی
+همین الان
"نکنه ما باعث شدیم بیدار شی
+نبابا
،چون خودش رو خواب حساسه اینو میگه
"من برم بخوابم
*خب همه استراحت کنن یکم که حالمون حا اومد همه چی رو براتون میگیم
٪ نگران نباشید همه چی خوب بود
•پس شما هم آروم باشید تا شب
=باشه بخوابید
+خوب بخوابید
ویو لیا
شب شد ....
به مناسبت 200تا یی شدنمون