انتهای زتدگی است

انتهای زتدگی است
یاد اش
مرا
فراموش

#امیرعلی_قربانی
دیدگاه ها (۱۸)

عقل می دانست نمی مانیلیکمجنون چشمان من بودکهتو را لیلی می دی...

یک شهر به تماشا نشسته اند تا زمین خوردنم را ببینندحالکه لنگ ...

دلتنگی اتبه جایی رسانده مراکه چاره اگر مرگ هم باشدمی پذیرم...

منم ان مترسک بی ازار مزرعهکه کشاورز هر از گاهی مرا سنگی زند...

تاب می‌آورمبا کور سویی از امیــدشاید در انتهای رنجهایمتو... ...

و روزی که تو چشمانت رابروی من می‌بستیمرا در پشت پلکهایت دفن ...

تاب می آورم با کورسویی از امیدشاید در انتهای رنج هایمتو...ای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط