حیفه نخونیدش بسیار زیباست
حیفه نخونیدش... بسیار زیباست...
مسیر آخرت و دنیا یک دو راهی دارد که اول راه ماست. اول جوانی اول بلوغ راه دو تاست. دو راه مانند یکدیگر نیست که هر دو پهن باشد. راه دنیا باریک است. خط کوچکی است که کنار جاده شوسه خورده است.
یک مرتبه می بینی کسی از چیزی تعریف می کند و دیگری را تشویق می کند تا از این راه به آن طرف بیفتد. وقتی آن جا می افتد سرگردان می شود. مثل ماهی که از آب بیرون افتاد. وقتی روی خاک افتاد مرتب سرش را زمین می زند. راهی هم نیست تا خداوند لطف می کند او را می بخشد و دوباره آب را می یابد.
خداوند هیچ گاه راه دنیا را برای یک جوان باز نمی کند. جوان ها چقدر عزّت و حیا دارند و می خواهند سنگین به سوی امر معاش بروند. بشر او را به زور می برد. آدمی از جوانی اصلا حاضر به رفتن نیست، اجتماع او را فشار می دهد و می برد.
بابا می گوید درس بخوان، دیگری می گوید کار بکن و دیگری... تا این که او را راه می اندازند. یک وقت می بینی از شاهراه بیرون زد. حال می خواهد برگردد نمی تواند. یعنی بازگشتش سخت است والا می شود که برگردد.
یک بیراهه باریک در کنار راه هست که هر چه در آن راه بروی باید برگردی. اگر دو قدم رفته باشی دو قدم. صد قدم هم همینطور، یک میلیون قدم هم همینطور.
اما بهتر و صاف تر و لطیف تر آن است که در اول جوانی کمی مراقبت کند. اسم آن تقوی است. مراقبت می کند تا این که ملکات و عادات، خودکار در راه خدا و ائمه بیایند.
حاج محمد اسماعیل دولابی
مسیر آخرت و دنیا یک دو راهی دارد که اول راه ماست. اول جوانی اول بلوغ راه دو تاست. دو راه مانند یکدیگر نیست که هر دو پهن باشد. راه دنیا باریک است. خط کوچکی است که کنار جاده شوسه خورده است.
یک مرتبه می بینی کسی از چیزی تعریف می کند و دیگری را تشویق می کند تا از این راه به آن طرف بیفتد. وقتی آن جا می افتد سرگردان می شود. مثل ماهی که از آب بیرون افتاد. وقتی روی خاک افتاد مرتب سرش را زمین می زند. راهی هم نیست تا خداوند لطف می کند او را می بخشد و دوباره آب را می یابد.
خداوند هیچ گاه راه دنیا را برای یک جوان باز نمی کند. جوان ها چقدر عزّت و حیا دارند و می خواهند سنگین به سوی امر معاش بروند. بشر او را به زور می برد. آدمی از جوانی اصلا حاضر به رفتن نیست، اجتماع او را فشار می دهد و می برد.
بابا می گوید درس بخوان، دیگری می گوید کار بکن و دیگری... تا این که او را راه می اندازند. یک وقت می بینی از شاهراه بیرون زد. حال می خواهد برگردد نمی تواند. یعنی بازگشتش سخت است والا می شود که برگردد.
یک بیراهه باریک در کنار راه هست که هر چه در آن راه بروی باید برگردی. اگر دو قدم رفته باشی دو قدم. صد قدم هم همینطور، یک میلیون قدم هم همینطور.
اما بهتر و صاف تر و لطیف تر آن است که در اول جوانی کمی مراقبت کند. اسم آن تقوی است. مراقبت می کند تا این که ملکات و عادات، خودکار در راه خدا و ائمه بیایند.
حاج محمد اسماعیل دولابی
- ۱.۸k
- ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط