ویو جنا

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?
𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱
𝗣𝗮𝗿𝘁:۷۴

" ویو جنا"

واقعا بخواطر لباس ازیت میشدم.
تو این چند ساعت..
تهیونگ و جونگکوک می دیدم که الکل میخورن.
و انگار جونگکوک
یکم با جمع راه امده بود
و خبری از اخم نبود.
خوب بود که از دماغمون نیاورد.



در اخر هر کسی مشغول کاری بود
ساعت ۱۲ بود.

گوشی و روشن کردم.
شماره ایی تظرم و جلب کرد.
کی بود؟
بی پاسخ بود
دوبار زنگ زده بود.
خواستم رو شمارش بزنم.
ولی یه دفعه دست کسی از پشت دورم حلقه شد.

که از ترس گوشی از دستم افتاد.
و صفحش جدا شد.

قبل از دیدن شخص پشت سرم خواسم گوشی و بردارم که فشار دستش بیشتر شد.
صداش و کنار گوشم شنیدم.

کوک: ولش کن..
جنا: وای خدا ترسیدم..چرا یه دفعه ایی امدی.!؟
کوک: چون کادو میخوام..
جنا: چی میخوای!؟؟

برم گردوند سمت خودش...

کوک: همه بهم‌کادو تولد دادن بجز تو..
جنا: ام..خ..وخوب‌‌..

راست میگفت.
اصلا یادم نبود.

سرم و پایین انداختم.

جنا:.. یادم رفت..

ولی بر عکس خیلی سریع با همون لحنی که جدیدا پیداش کرده بود.گفت

کوک: اشکال نداره...
جنا: میگم ...حالت خوبه..
کوک: چطورر!؟
جنا: بویه الکل میدیی..شنگولیی عجیب نیست؟
کوک: معمولا انقدر زود مست نمی شدم..ولی انگار یچییزی بد جور حسم و قوی کرده..

دستش که از کمرم به سمت باسنم میرفت منظورش و رسوند.

لبه لباسم که درست زیر باسنم بود و فشار داد.

کوک: اینقدر کوتاه دیگه زیادی بود.

عصبی نبود..
بلکه ..نمیدونم.
واقعا نمی دونم چش بود.

جنا: بخدا رامیی..گفت..بهش گفتم زشته..اونجا مرد هم هست اگه یه وقت..

وسط حرفم پرید.
کوک:... جرعت داره؟... ببینم اون مرده جرعت داره که به زن من نگاه کنه!؟..

زبونم بند امده بود.

جنا: نم..ید..ونم..

رامی امد سمتمون
ولی جونگکوک ازم جدا نشد
رامی که کل برنامه امشب داشت کنترل میکرد
و سعی داشت همچی خوب پیش بره گفت:

_ وای جنا تازه یادم امد چرا با جونگکوک نرقصیدی؟؟... وای الانم نمیشه مهمونا دارن میرن..اصلا یادم نبود.

......
همه مهمونا داشتن میرفتن...

داشتم با مامان جونگکوک صحبت میکردم
در اصل داشت ازم تعریف میکرد.
و منم حصابی زوق کردم

یه دفعه جونگکوک دوباره پیداش شد و مچ دستم و گرفت.

کوک: مامان من این و قرض میگیرم..

و دنبال خودش کشید..
جنا: کجا میبریم!؟؟
دیدگاه ها (۳)

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۷۵" ویو جنا"..جنا: کجا میبریم!...

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۷۶" ویو جنا"جنا: من خوبمکوک: ع...

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۷۳" ویو جنا"اهنگ پخش شد و هر ک...

𝗥𝗲𝘃𝗲𝗻𝗴𝗲 𝗼𝗿 𝗹𝗼𝘃𝗲?𝗖𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿:۱𝗣𝗮𝗿𝘁:۷۲" ویو جونگ کوک"من و تهیونگ ه...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۶۶"ویو جنا".ولی پتو رو بالا...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۶۵"ویو جنا"با گشنگی چشمام و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط