Season Nightmare of Love

Season✨️2 _ Nightmare of Love💖✨️
Part 75



همه تعظیم کردن و تبریک گفتن و کنار وایسادن
جیمین: پدر اگه اجازه بدید من و عروسم یه کمی تنها باشیم
پادشاه: برید
سویون: سپاس گذارم سرورم...
اون دو تعظیمی کردن و از اتاق خارج شدن وقتی که از اتاق خارج شدن جیمین با شیطنت دست سویون رو گرفت و شروع کرد یه دویدن
سویون: شاهزاده لطفا آروم تر
جیمین سر جاش وایساد و سویون محکم بهش خورد
جیمین: ببین نمیخوام بگی شاهزاده یا یوجون اسم من جیمینه...جیمین...باید اسممو صدا کنی...
سویون: ولی....
جیمین: این خواهش نیست...این یه دستوره
سویون: ولی شما دارید زیاده روی میکنید
جیمین: نهههه
سویون: خوب باشه....
جیمین: میبینم که به آرزوت رسیدی..
سویون:اوم؟ چه آرزویی...
جیمین: همسر شاهزاده 😉
سویون: عااااا...هنوز یادته؟
جیمین: خوب آره تو هر روز سخت تمرین میکردی
سویون: هوم؟...تو از کجا مید...چیزه یعنی شما از کجا میدونید سرورم
جیمین: عهههههههههه
سویون: معذرت میخوام
جیمین: به کسی نگو ولی هر روز دید میزدم😉🙂
سویون: سرورم...فکر نمی‌کنید این کار در خصوص شاهزاده نیست....
جیمین: اهووو...ببخشید نمیتونستم به همسرم نگاه کنم؟
سویون: ولی من که اون موقع همسرتون نبودم...
جیمین: ولی الان که هستی....مهم الانه
سویون: هوفففف
جیمین: هعی
سویون: کافیه سرورم
جیمین: بسه دیگه انقدر رو مخ من راه نرو
سویون: خوب نمیشه
جیمین: آیا میدانستید که اگر از دستور شاهزاده سر پیچی کنید حکم اعدام داره؟
سویون: خوب من همسر شاهزاده هستم
جیمین: هااا...آفرین....ایول...تو همسر شاهزاده هستی پس میتونی باهاش راحت باشی...
سویون: عاممم نه
جیمین: ای....ببین من اصلا یوجونم خوب؟...همون یوجون بگو بهتره
سویون: خیر سرورم شما شاهزاده جیمین هستید
جیمین: عههه باشه هر کاری میخوای بکنی بکن...لجبازی کن باشههههه


.....
ادامه دارد.....