کاش میشد امشب کمی بچه ترمیشدم

کاش میشد امشب کمی بچه ترمیشدم.

روی پشت بوم میخوابیدم روی تشک های تروتمیزمادرم،درحالی که عطر طالبی پاره شده بدست بابا ،همه جارو پرکرده.زیرلحاف سیاه اسمون با کلی ستاره که خدا بدستش تک تک دوخته اونارو تو دل لحاف ..
بچگی ماها بااین چیزا گذشت .ماتبلت و کامپیوترو پلی استیشن نداشتیم .اما چیزهایی داشتیم که زنده بودند.ماخیلی خوشبخت بودیم همه چیزو لمس کردیم ،حس کردیم با پوست و گوشت وتنمون درک کردیم.بچه های نسل امروز هزارتا عکس هنری شب و اسمون رو هم لایک بکنند.نمیتونند درک کنند که لذت شب زیرسقف اسمون خوابیدن چیه وچه مزه ایه.
ماخوشبخت بودیم خوشبختی هامون واقعی بود.
شانسمون این بودکه بچگی کردیم
بچگی ماگل محمدی قمصرکاشون بود و بچگی بچه های امروز گل مصنوعی توی گلدون پلاستیکی..
#عادله_زمانی
دیدگاه ها (۳)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط